Sunday, 31 October 2010

درگيري و تلاش پليس براي دستگيري يك دختر

درگيري و تلاش پليس براي دستگيري يك دختر

Iran Orumieh An Iranian girl is being beaten by Police for bad Hijab

بحث , درگيري و تلاش پليس براي دستگيري يك دختر
به جرم بدحجابي در اروميه - خيابان كاشاني


video

Saturday, 30 October 2010

تظاهرات تعدادي از ايرانيان مقيم لس آنجلس در اعتراض به جيمي كارتر

تظاهرات تعدادي از ايرانيان مقيم لس آنجلس در اعتراض به جيمي كارتر

تظاهرات تعدادي از ايرانيان لس آنجلس روبروي كتاب فروشي بردرز، (محل امضاي كتاب جيمي كارتر) .

تعدادي از ايرانيان مقيم لس آنجلس در روز 3 آبان ماه در برابر كتابفروشي بردرز (محل امضاء كتاب ) جمع شده تا اعتراض خود را به جيمي كارتر رئيس جمهور وقت آمريكا در زمان انقلاب 57 ايران نشان دهند . معترضين كتابهاي جيمي كارتر را در برابر كتابفروشي پاره كردند. آنها عقيده دارند كه جيمي كارتر پدر معنوي انقلاب 57 است و با كمك هاي او بود كه آيت الله خميني توانست قدرت را به دست بگيرد. طبق گفته تظاهر كنندگان جيمي كارتر در مقابل تعدادي از ايرانيان كتابش را به جاي امضا پرتاب كرد كه موجب عصبانيت معترضين و پاره كردن كتابش در برابر كتابفروشي گرديد.

Some protests Iranians living in Los Angeles to protest Carter

A number of Iranian protests in front of Los Angeles Bookstore Brdrz (where Jimmy Carter book signing).

A number of Iranians living in Los Angeles on November 3 against Brdrz bookstores (where the book signing) gathered to protest the then U.S. president Jimmy Carter during the Iranian revolution, the 57th show. Books protesters against Jimmy Carter had some bookstores. They believe that the spiritual father of Jimmy Carter and 57 revolution with the help of Ayatollah Khomeini, he was able to take power. According to Jimmy Carter, in protest against some of the Iranians, instead of signing his book launch that led to some angry protesters, and his book was in the bookstores.

درگيري و تلاش پليس براي دستگيري يك دختر

Iran Orumieh An Iranian girl is being beaten by Police for bad Hijab

بحث , درگيري و تلاش پليس براي دستگيري يك دختر
به جرم بدحجابي در اروميه - خيابان كاشاني


Monday, 18 October 2010

ماموران رژیم يک جوان 26 ساله ايرانشهری را کشتند



به گزارش انجمن فعالان حقوق بشر بلوچستان, ماموران انتظامي "يگان امداد" يک جوان بيست وشش ساله ايرانشهري را بقتل رساندند
يک جوان بيست وشش ساله به نام "عبدالرحيم کنبرزهي (قنبرزهي)" فرزند حاجي مراد هفته گذشته در منطقه "غريب آباد" ايرانشهر توسط ماموران انتظامي "يگان امداد" بقتل رسيد
طبق اظهارات حاضرين در صحنه, مامورين انتظامي بعد از توقف خودروي عبدالرحيم وي را با حالت خشونت بار و ضرب و شتم از خودرو پائين ميکشند
گويا وي بمنظور دفاع يکي از ماموران را در بغل ميگيرد و از وي بعنوان سپر در مقابل ضربات مامورين استفاده ميکند
مامورين وقتي ميبينند که بعد از گذشت حدود ده دقيقه ضرب و شتم هنوز موفق به دستگيري عبدالرحيم نشده اند از پشت يکي از مامورين بطرفش شليک و او را از ناحيه کمر زخمي ميکند
عبدالرحيم غرق در خون بر زمين ميافتد
مامورين با وجود اينکه مشاهده ميکنند که وي در حال خونريزي و نيازمند انتقال به بيمارستان است اينکار را نمی کنند و به افرادي هم که خواهان کمک به وي بودند اجازه نزديک شدن نميدهند
عبدالرحيم بعد از شش ساعت بعلت خونريزي و عدم کمک رساني در محل اتفاق در حضور ماموران انتظامي جان ميدهد
گفتنی است مامورين علت شليک به وي را حمل سلاح گرم و تهديد مامورين انتظامي ذکر کرده اند
انجمن فعالان حقوق بشر بلوچستان
یکشنبه، 25 مهر ماه 1389 برابر با 2010-10-17

ماندانا برای بار دوم به بیمارتان منتقل شد

وخامت حال پنا هجو یا نی ایرانی در یو نان

Wednesday, 13 October 2010

رامین: شما غلط کردید ! + صوت

رامین: شما غلط کردید ! + صوت
در ادامه ادبیات ویژه و خاص برخی مسئولان و مدیران دولتی، که انتقادات زیادی را نیز به دنبال داشته است، محمد علی رامین معاون مطبوعاتی وزارت ارشاد خطاب به یک مجری صدای جمهوری اسلامی در یک برنامه زنده، گفت: « شما غلط می‌کنید از قول من این اراجیف را می‌گویید.»

به گزارش «فردا» محمد علی رامین معاون مطبوعاتی وزارت ارشاد در یک برنامه زنده رادیویی در رادیو گفتگو با حضور محمد تقی رهبر نماینده مردم اصفهان در مجلس، خطاب به مجری برنامه که از وی درباره اظهاراتش درباره روحانیت و مساجد سوال کرد، به تندی گفت: قبل از پاسخ به سلام شما باید بگویم شما چرا این اراجیف را مطرح می کنید. شما غلط می کنی که اینها را مطرح می کنی.

رامین در این مصاحبه رادیویی که در شامگاه چهارشنبه هفته گذشته و به‌صورت تلفنی با رادیو گفتگو انجام داده در محضر شنوندگان، چندین بار به مجری و دست‌اندرکاران این برنامه و رسانه‌هایی که سخنان وی را منتشر کرده‌اند توهین می‌کند.

Friday, 1 October 2010

متن دفاعيه آريا آرام نژاد در دادگاه

متن دفاعيه آريا آرام نژاد در دادگاه


تحول سبز : روز گذشته جلسه رسيدگي به اتهامات آريا ارام نژاد برگزار گرديد.

به گزارش تحول سبز ، روز گذشته در جلسه رسيدگي به اتهامات آريا آرم نژاد ، وي با قرائت متن دفاعيات خويش ، به گوشه اي از آنچه بر وي در دوران بازداشت در زندان گذشته و شرحي از شكنجه هاي روحي و جسمي كه توسط بازجويان و مامورين زندان بر وي وارد گرديده است را بيان نمود.

لازم به ذكر است آرام نژاد آهنگ ساز جوان بابلي بيست و ششم بهمن ماه و پس از خواندن آهنگ علي برخيز در شهرستان بابل دستگير شد. وي دو ماه از دوران بازداشت خود را در سلول انفرادي بوده است.

به كزارش تحول سبز، متن كامل دفاعيه آريا آرام نژاد به شرح زير ميباشد:

بنام داور بر حق

رياست محترم دادگاه !

امروز در اين دادگاه حضور يافته ام تا خداوند بزرگ شاهد و ناظر باشد ميان ما و شما . شاهد و ناظر باشد به آنچه امروز بر ايران نازنين و فرزندان دلاورش مي گذرد تا در روز موعود آنگاه كه ما و شما در پيشگاهش به پاسخگويي اعمالمان حاضر مي شويم ٬ سربلند و سرشكسته مان بياد داشته باشد كه اين است عاقبت ! جزا و پاداش هميشگي فقط از جانب خداست . . . اگر امروز ملاك بر خوردهايتان فرامين حق مي بود به جاي ما مي بايست آناني در اين دادگاه حضور مي يافتند كه آبروي ايران و اسلام را به حراج گذاشته اند . هماناني كه ايران را براي ثرمايه هايش و اسلام را براي سرپوش نهادن بر چپاولگري و خودكامگي شان مي خواهند .

رياست محترم دادگاه !

بنده در ۲۶ بهمن ماه با هجوم ماموران اداره اطلاعات به خانه ام دستگير شدم . ايجاد رعب و وحشت و برهم زدن اسباب و اثاثيه خانه را چاشني كارشان كردند و حتي بر اطاق خوابمان نيز رحم نكردند . اينها به خاطر اجراي آهنگي بود كه گويا به عقيده آقايان امنيت ملي را به خطر انداخته است !!!!! پس از آن مدت ۴۴ روز را در سلول افرادي زير شكنجه روحي و رواني و جسمي گذرانده ام كه شرح اندكي از آن را براي قضاوت در مورد انساني بودن اعمال ماموران به عرض مي رسانم :

۱- توهين و خرد كردن شخصيت به وسيله فحش و ناسزا و حتي مسخره كردن چهره و ظاهرم .

۲- ايجاد هراس و تهديد در مورد بازداشت همسرم كه هيچ گونه فعاليت سياسي و دخلي در فعاليت هاي من نداشته است .

۳- توهين به برادر جانبازم و تهديد به بازداشتش در صورت همكاري نكردن من .

۴- تهديد به مرگ توسط نگهبان اداره اطلاعات ( ايشان مي گفت : من مامور اطلاعاتم بيرون از اينجا براحتي با يك گلوله ترا مي كشم ٬ كسي هم نمي تواند مرا باز خواست كند )

۵- تهديد به اعدام ! از سوي مقامات بازداشتگاه متي كلا .

۶- نگهداري در سلول ۵/۱ در ۲ متر بدون كوچكترين امكانات بهداشتي به شكلي كه پس از مدتي سراسر بدنم آكنده از جوشهاي عفوني شده بود .

۷- سهل انگاري عمدي در دادن دارو هاي مربوط به بيماري قلبي ام .

۸- همجواري در كنار سلول كسي كه مبتلا به بيماري ايدز بود و وادار نمودن براي عبور پا برهنه از روي خونهاي كه به واسطه خود زني آن شخص در كف سلول ريخته بود .

۹-دادن اطلاعات توهين آميز و غلط و انحرافي و القايي درباره همسرم .

۱۰ عريان كردن بدن به بهانه بازرسي در حالي كه ماموري در دستش دوربين عكاسي بود ٬ وي در جواب اعتراض مكرر و امتناي من وقيحانه و با خنده مي گفت : ميترسي !

۱۱- ضرب و شتم بسيار شديد و غير انساني توسط مامور زندان متي كلا در جواب درخواست ملاقاتم با پزشك ٬ بگونه اي كه تا مدتها آثارش روي بدنم قابل مشاهده بود .

۱۲- بستن دست و پايم با زنجير به هم براي مدت طولاني در زندان متي كلا .

اينهاي نمونه هاي كوچكي بود از آنچه كه در مدت بازداشت بر من گذشت .

و اما بنده پس از حوادث عاشورا كه منجر به كشته شدن تعدادي از هموطنان عزيزمان گرديد و پس از ديدن تصاوير تكان دهنده و جانسوزش ٬ احساس وظيفه كردم كه ضمن محكوم كردن اين عمل غير انساني ـ رسالت هنري ام را به بجاي آورم ٬ لذا دست به انتشار ترانه و آهنگي زدم كه به ” علي برخيز” معروف گرديد . محتواي اين آهنگ اشاره دارد به سو استفاده عده اي دغل باز از نام خدا و قرآن و ائمه براي رسيدن به مقاصدي شيطاني و استمداد خواستم از ائمه براي برچيدن و خشكاندن ريشه هاي دروغ و نيرنگ و ريا . عجبا كه امروز گوبا توسل به دين و ايمان نيز در كشور ما جرم محسوب مي شود ! امام حسين ع براي احياي امر به معروف و نهي از منكر شهيد شد انگاه توقع از ما شيعيان و پيروانش چيست ؟ اينكه بياييم و فقط بر سر و سينه بزنيم ؟! و يا در برابر ظلم و ستم اعلام انزجار كنيم ! من رئيس جمهور را به رسميت نمي سناسم ! آيا مسلمان نيستم ؟ بنده در روز عاشورا فرياد الله اكبر سر دادم و به خاطر فرياد زدن نام خدا بزرگ به خود مي بالم . قطعا كافر و لا مذهب خواهد بود كسي كه مرا به جرم فرياد زدن نام خدا به زندان بياندازد !

آناني كه امروز دم از مسلماني مي زنند خود ساده ترين دستورات دين را زير پا مي گذارند و به سادگي به يك جامعه هفتاد ميليوني دروغ مي گويند و هر روز با وعده هاي دورغين و پوشاليشان – با حركتهاي مزورانه و سرشار از ريا در خيال خامشان به اسلام و ايران عظمت مي دهند ! در اينجا بايد اعلام كنم كه اسلام و ايران بسيار عظيم تر از آنند كه نياز به مدافعان اينچنيني داشته باشد !

بايد روشن شود كه نقش قانون اساسي ما چيست ؟ قانون به من اجازه انتقاد مي دهد . قانون به من اجازه تجمع بدون حمل سلاح ميدهد . قانون به من آزادي بيان و عقيده مي دهد و من به بواسطه همين قانون كه پدران ما به آن راي داده اند آزادم كه نسبت به سرنوشت كشورم و ملتم بي تفاوت نباشم . جالب است كه امروز به جاي آنكه مدال شجاعت و افتخار بگيرم بايد در دادگاه حاضر شوم !

رياست محترم دادگاه !

متاسفانه در گزارش اداره اطلاعات به جنابعالي آمده است كه شعري بسيار توهين آميز خطاب به معاويه در وبلاگ قرار داده ام ! آيا وزارت اطلاعات تبديل به وكيل مدافع يزيد و معاويه گرديده است ؟ در بخش ديگري آمده است : بنده اين آهنگ را در تقابل با نظام و ولي فقيه ساخته ام كه البته مذحك ترين بخش اين گزارش نيز بوده است ! خطاب آهنگ كاملا روشن است ! خطاب آن به كساني است كه به هتك حرمت برادران مسلمان پرداخته اند ! اما گويا اداره اطلاعات سعي وافري دارد كه همه اعتراضات را به مفام ديگري حواله دهد ! كه اين جز پاك كردن صورت مسئله نيست . . .

اين توهم خود بزرگ بيني كه مانند افيون به جان صاحبان دو روزه قدرت افتاده است ٬ اين سياست هاي سركوب فله اي و ايجاد رعب از كدام اقتدار ابدي صادر مي شود كه سكوت را رضايت تابير مي كند و در كنار سهميه بندي خيابان و اكسيژن ٬ وقيحانه ـ نه ـ حتي بي اجازه به حريم خانه ـ نه – بلكه به زور به خلوت باورها تجاوز مي كنند و هيچ گونه اظهار نظر انتقادي را بر نمي تابند . اين دايگان منفعت طلب مهربان تر از مادر ! كه خود را نه تنها حافظ بلكه صاحب اين خاك و اين نظام مي دانند ٬ هرگونه تفاوت را دشمني دانسته و به خواست خود زير پا گذاشتن قانون و حقوق شهروندان را مجاز مي شمارند ! كساني كه با سنجاق كردن بي هويتي خود به جمهوري اسلامي و اعمال خفت بارشان تيشه هاي زهر آگين كه ريشه هاي اين نظام مي زنند . كمي به خود آمدن كمي چشم بصيرت داشتن و غره نشدن به ميزها را برادرانه توصيه ميكنم كه فرداها براي جبران اشتباهات امروزها بسيار دير است !

رياست محترم دادگاه !

نگراني بنده امروز از قضاوت شماست ! زيرا بازجوهايم قاطعانه گفتند كه شما مهره آنها مي باشيد و هر آنچه آنها بخواهند شما اجرا مي كنيد ! اميدوارم كه خداوند به شما حقيقت را آشكار نمايد تا خدايي ناكرده در دنياي ديگر مجبور به پاسخگويي آنچه ديگران از شما خواسته اند نباشيد !

در پايان ضمن رد تمامي اتهامات وارده و غير قابل قبول دانستن آنها از دادگاه محترم تقاضاي اعلام حكم برائت دارم .

ترانه علي برخيز از آريا آرام نژاد كه موجب دستگيري وي شد

video